سفارش تبلیغ
صبا ویژن







بسم الله/ هو المصوّر
عکس.ن: ما [مردم] عادت کرده‏ایم که در هر کوی و برزن و در هر ساختمانی و هر پروژه عمرانی‏ای که در حال ساخت و ساز است، تعداد زیادی “کارگر افغانی” ببینیم…
ما [دولت] عادت کرده‏ایم برای ارزان تمام شدن پروژه‏های عمرانی ملی جمهوری اسلامی ایران از کارگر کم خرج و کم مواجب افغانی استفاده کنیم. ما کلاَ نمی‏خواهیم تولید ملی‏ِمان را خودمان انجام دهیم، می‏خواهیم تولید ملی ما را کارگران غیر ایرانی و خصوصا مهاجران افغانی انجام دهند.
به نظر شما واقعا تولید ملی با “کارگر افغانی” امکان‏پذیر است؟!
به نظر شما “کارگر خارجی و یا افغانی” دلش برای تولید ملی و داخلی بیشتر می‏سوزد و به سرافرازی ایران اسلامی می اندیشد؟ یا کارگر غیرتمند ایرانی؟!
به نظر شما “کارگر غیر ایرانی” برای میهن اسلامی ما دلسوزتر است یا کارگر هم وطن و با شرف و غیرتمند ایرانی؟!
تولید ملی یعنی اینکه مدیر و کارمند و کارگر ایرانی در کنار هم، پا به پای هم کار کنند و سرمایه و اندوخته ایرانی را حفظ کنند.
پ.ن: بعد از نگاشتن این عکس‏نوشت با دوستی صحبت می‏کردیم در مورد کار و کارگری و به این نتیجه رسیدیم که متأسفانه در فرهنگ ما اینطور جاافتاده که کارگری کار بی‏سوادها، درس‏نخوانده‏ها، فقیرها، بدبخت‏ها و بیچاره‏هاست، و بدتر از آن برای خیلی از ما کار، عار و ننگ است و مردم ما حاضر نیستند بعضی از این کارهای یَدی را بعنوان شغل بپذیرند یا لغت کارگری را بدوش بکشند! شاید دلیل استفاده از کارگر افغانی در کشور ما همین ارزش بالای کار است که آنها می‏دانند و ما نمی‏دانیم.
اگه از لحاظ دینی هم بخواهیم در نظر بگیریم، کم نیستند بزرگانی که مثل مرحوم پیرپالاندوز یا مرحوم شیخ رجبعلی خیاط و یا شهید بزرگوار حاج عبدالحسین برونسی که بنّای ساختمانی بوده و می‏بینیم از لحاظ معنوی به مقامات بالایی رسیدند.
اولیای الهی و پیامبران هم شبانی می‏کردند و چوپان بودند، ائمه ی ما کشاورزی می‏کردند، اما الان اگه به فارغ التحصیلان رشته ی کشاورزی بگیم بیل بگیرید دستتون کشاورزی کنید، می‏گن اینهمه درس خوندیم کشاورزی کنیم؟! و یا خیلی از رشته‏های دیگه.
گرفتن مدرک بالاتر برای کسب علمِ بیشتره نه فعالیت کمتر یا پشت میز نشینی. متأسفانه بیشتر جوونا یاد گرفتند کلاس کار در پشت میز نشینی و مدیر شدنه. اکثر مردم ما فکر می‏کنند نوع کار، نشون دهنده ی شخصیته. در حالیکه که داشتن کاری که از لحاظ اجتماعی پرستیژ بیشتری داره، نشونه ی تلاش بیشتره و گاهی اوقات پارتی قوی‏تر! نه با شخصیت‏تر بودن فرد.
دوستم میگفت: یکی از آشنایان که به تازگی از اروپا اومده بود، نقل می‏کرد در اونجا خیلی از مواقع وقتی فرد به سن قانونی [18 سالگی] میرسه پدر و مادر ازش می‏خوان که زندگی مستقلی رو شروع کنه. پرسیدم خب مگه کار هست براشون توی اون سن؟ پاسخ داد بیشترشون می روند تو هتل‏ها کارگری می‏کنند و اگه هم بخوان درس بخونن در کنار این کارشون درس می خونند.
شاید اشکال در این باشه که اکثر مردم ما به دنبال کار کردن نیستند، بلکه به دنبال پرستیژ اجتماعی هستند. کم نیستند افرادی که حاضرن بیکار بمونن اما برچسب کارگری بهشون نخوره. در حالیکه  امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: خداوند  متعال بیکاری را دشمن انسان می‌داند.
ای ایرانی همیشه سرافراز؛ وقتی تولید ملی، “تولید ملی” می‏شود که ایرانمان را خودمان بسازیم.
اگر بخواهیم حرف امام خامنه‏ای عزیز را گوش دهیم، پس تولید ملی یعنی “صفر تا صد” از ایرانی و با ایرانی…
.


  • کلمات کلیدی :
  • کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی